|
|
|
صفحه اصلی تالار گفتگو •
مقالات سایت •
صفحه اصلی سایت •
ثبت نام •
راهنمای سایت
• جستجو • ورود •
تبلیغات
در سایت
•
نقشه سایت
•
تبادل
لینک |
|
تاریخ امروز 18 فوریه 2019, 23:09
|
مشاهده پست های بی پاسخ | مشاهده موضوعهای فعال
معرفی کتاب های راه دیگر ، راز سرمایه اثر هرناندو دسوتو
نویسنده |
پیام |
shahraki
عضو: 14 فوریه 2009, 09:39 پست ها: 1056
|
خلاصهاي از كتابي كه مردم فقير پرو را نجات و دنيا را تكان داد
«راه ديگر»؛ راه پيشرفت، راه توسعه هرناندو دسوتو اقتصاددان پرويي، نويسنده كتابهاي راه ديگر و راز سرمايه، رييس موسسه آزادي و دموكراسي (ILD) در پرو و مدافع اقتصاد بازار و حقوق مالكيت است. مجله تايم، دسوتو را در رديف يكي از پنج رهبر بزرگ آمريكاي لاتين در قرن بيستم جاي داده است.
وي درباره تاريخچه زندگي خود ميگويد: ورود من به مسائلي مثل فقر، حقوق مالكيت و سرمايهداري از زماني آغاز شد كه پس از اقامتي طولاني در اروپا براي تحصيل و رفت و آمدهاي مكرر به شهر محل تولد خود در پرو، متوجه فقر شديد در پرو و آمريكاي لاتين شدم. در آنجا ديدم اقوام و دوستان پرويي من دقيقا به باهوشي و زرنگي دوستان اروپايي هستند. سپس از خود پرسيدم با اين كه مهارتها در ظاهر يكسان است چرا پرو فقير است و به اين نتيجه رسيدم كه بايد علت در چيزي باشد كه بديهي و آشكار نيست. دسوتو از آن زمان به بعد علاقهمند به درك علل فقر ملل جهان سوم و علت ثروت نسبي اروپاييها، آمريكاييها و كلا جهان غرب ميشود. او نميتواند پاسخ مناسب را در داخل كتابهاي كلاسيك و درسي اقتصاد بيابد از اين رو به فكر ميافتد كه بايد به مشاهده مستقيم روي آورد و با تودههاي مردم قاطي شد. او در سن 39 سالگي به اندازه كافي ثروت اندوخته بود كه بتواند تمام وقت خود را وقف اين مسائل كند. دسوتو در دو دهه گذشته كمكهاي ارزشمندي به درك جهاني در مورد رابطه بين حقوق مالكيت و توسعه نهادهاي بازار و دموكراسي كرده است. دسوتو در كتاب راه ديگر، موانع رشد بخش خصوصي را كه براي سايرين قابل مشاهده نبود شناسايي كرد. او موانع اصلي را در نهادهاي ضعيف ميبيند. نهادهايي مثل حقوق قراردادها، بازارهاي مالي، حقوق مالكيت و نظام قضايي مورد احترام كه در جهان سوم ناياب هستند، اما در عوض باعث شدهاند تا بازارها در كشورهاي توسعه يافته با كارايي كار كنند. غيبت چارچوب نهادي مستحكم در جهان سوم به اين معنا است كه پتانسيل كامل كارآفريني ملتها دست نخورده باقي مانده است. راه ديگر دسوتو يكي از كتابهاي پرفروش در سطح جهان شد و انديشههاي وي سياستگذاري اقتصادي را متحول ساخت و اينك سازمانهاي كمك كننده، حقوق مالكيت را شرط لازم براي رشد اقتصادي ميدانند.
او معتقد است اكثر مشكلات جهان سوم قابل حل از خارج نيست. به بيان ديگر كاري از دست غربيها برنميآيد. چون راهحلها موضوعاتي محلي و داخلي هستند. او بهشدت سعي ميكند با رهبران كشورهاي جهان سوم گفتوگو كند چون مشكلات آنها بسيار مشابه هم است.
|
13 مارس 2009, 18:42 |
|
 |
shahraki
عضو: 14 فوریه 2009, 09:39 پست ها: 1056
|
دسوتو در سال 2000 كتاب «راز سرمايه» را نوشت كه پرفروشترين كتاب در تاريخ پرو شد و 300 هزار نسخه از آن به فروش رفت سعي كرد دلايل فقر جهان سوم را تشريح كند. او ميگويد من با اعداد و ارقام به اين نتيجه رسيدم كه ما هم توليد ميكنيم. فقرا كار فراواني ميكنند و مجموعه انسانهاي كارآفرين فراواني داريم. اما آنچه غايب است نظام حقوقي و چارچوب نهادي است كه اجازه به كار گرفتن ثروت را نميدهد. او پيشنهاد ميكند كه سياستمداران بايد بازبيني كاملي در نظام حقوقي و قضايي به عمل آورند تا جهان سوم هم بتواند حقوق مالكيت مطابق با قانون در مورد تصرف دارايي و ايجاد سرمايه داشته باشد.
|
13 مارس 2009, 18:43 |
|
 |
shahraki
عضو: 14 فوریه 2009, 09:39 پست ها: 1056
|
نقل قولها در مورد كتاب راه ديگر
مجله اكونوميست: راه ديگر دستاورد ارزشمندي است. اين كتاب بايد دولتهاي آمريكاي لاتين را به حركت درآورد و راهنماي عمل همه كساني باشد كه به تهيدستترين اقشار جامعه كمك ميكنند. كتابي مجذوب كننده كه با شرحي دقيق و مفصل نشان ميدهد چگونه گروههاي تهيدستي كه زمينها را به تصرف خود در ميآورند سازماندهي پيدا كرده و تلاش ميكنند خانههايي كه ساختهاند را قانوني كنند. چگونه از روشهاي ابتدايي ثبت زمين استفاده ميشود. چگونه خدمات مسافربري درون شهري بخش غيررسمي، برنامهريزي و گسترش مييابد و چگونه دستفروشان خياباني بساط خود را در خيابانها پهن كرده و سرانجام بازارهاي مخصوص به خود را به وجود ميآورند.
مجله فوربس: راه ديگر اثر مهمياست كه مقدر شده است تا شيوه درك جهان از فقر و ثروت را تغيير دهد. آن فراتر از كينز و ماركس رفته و قلب پارادوكس اقتصادي گسترش فقر در دنيايي كه دايما ثروتمندتر ميشود را نشانه ميرود.
ريچارد نيكسون: همه سياستمداران آمريكايي كه با مسائل آمريكاي لاتين و جهان سوم سروكار دارند بايد راه ديگر را بخوانند.
بيل كلينتون: اقتصاددان بزرگ پرويي هرناندو دسوتو يكي از مهمترين كارها را در جهان امروز انجام داد.
جورج بوش پدر : كمك بزرگ دسوتو اشاره به آن چيزي است كه بديهي به نظر ميرسد اينكه مردم همه جا چيزهاي يكساني ميخواهند.
بيل برادلي (سناتور سابق آمريكا): بهترين روش درك مسائل و مشكلات آمريكاي لاتين، خواندن راه ديگر است.
رونالد ريگان: دسوتو و همكارانش، تنها نردبان براي تحرك به سمت بالا را بررسي ميكنند... آن راه مردم است. آن به يك جايي منتهي ميشود. آن نتيجه ميدهد. اين كتاب توسط نگارنده متن حاضر به فارسي ترجمه شده و به زودي منتشر خواهد شد. در ادامه ترجمه فصل اول اين كتاب را ملاحظه ميفرماييد.
|
13 مارس 2009, 18:45 |
|
 |
shahraki
عضو: 14 فوریه 2009, 09:39 پست ها: 1056
|
پيشگفتار
«بامب!!!» انفجاري عظيم در ساعت هشت شامگاه 20 جولاي 1992 رخ داد. هنگاميكه اكثر كاركنان موسسه آزادي و دموكراسي (ILD)در دفتر موسسه در ميرافلورس واقع در حومه شهر ليما هنوز سرگرم كار بودند. شدت انفجار به حدي بود كه ديوارها و پنجرهها را در هم كوبيد و تكههاي شيشه، فلز و اثاثيه را مثل خنجرهايي به اطراف پرتاب كرد. عامل انفجار، خودروي بمبگذاري شدهاي بود كه موتور خودرو را به آن سوترها پرت نموده و هر چيزي را در سر راه خود ويران كرد تا به ديوار خانه همسايهاي در حدود يكصد متري پشت ساختمان ما اصابت نمود. از كيلومترها آن سوتر، ابر قارچ مانند عظيميبر فراز ساختمان مركزي مخروب شده ILD قابل ديدن بود. اين نخستين بار نبود كه ILD هدف حملات تروريستي قرار ميگرفت. گروه «راه درخشان » كه از سال 1980 كشور پرو را به صحنه ترور و وحشت تبديل كرده بود، ILD را دشمن انديشههاي خود ميديد. آنها پيش از اين هم در دفاتر كار موسسه بمب گذاشته، به خودروهاي ما شليك كرده و كاركنانمان را تهديد كرده بودند. آن احساس آزاردهندهاي كه دفعه بعدي قطعا نوبت ما خواهد بود جان عده بسياري را نجات داد. سه دقيقه پيش از آنكه بمب منفجر شود، صداي آشناي شليك گلولههايي را شنيديم كه به سمت ساختمان نشانه رفته بودند به قصد اين كه نيروهاي امنيتي محافظ موسسه در پشت ديوارهاي بيروني ILD پناه بگيرند تا گروهي از كماندوهاي راه درخشان قادر به وارد آوردن ضربه مرگبارتري باشند. در اين مورد طبق تحقيقات پليس، خودرو بمبگذاري شده حاوي چهار صد كيلو ديناميت و نيترات آمونيوم بود. گلولههاي هشدار دهنده، ثانيههاي ارزشمندي را دراختيار ما گذاشت تا فرصت پنهان شدن داشته باشيم و از آوارهاي مرگآوري كه لحظاتي بعد بر سر و رويمان فرو ميريخت بگريزيم. اما برخي ديگر اين اندازه خوش شانس نبودند. به نوشته مطبوعات، سه نفر در اين حمله كشته و نوزده نفر زخميشدند. در بين زخميها، نگهبان ILD به چشم ميخورد كه گلوله به شكم وي اصابت كرده بود و سينه خيز به بيمارستان مجاور رفت و از مرگ نجات يافت. ماركو توليو اجدا افسر پليسي كه در محل ILD مامور شده بود شجاعانه به سمت خودرو بمبگذاري شده خيز برداشت تا فيوز مشتعل بمب را از كار بيندازد اما چند ثانيه دير رسيد: خودرو منفجر شد و ماركو در جا كشته شد. در آن لحظات، بيست نفر از ما كه در داخل ساختمان بوديم از كف زمين به هوا پرت شديم. پس از آنكه از خطر شيشه، فلز و گرد و غبار خلاصي يافتيم با شتاب به بيرون دويديم تا ميزان خسارت را ارزيابي كنيم، كشيش فرقه فرانسيسكان را در حال انجام مراسم وداع براي يكي از قربانيان افتاده بر پيادهرو ديديم، اين قرباني، رهگذر بيگناهي بود كه بر اثر شليك گلوله و انفجار كشته شده بود. لحظه غمانگيزي بود، همگي از چنين خشونتي يكه خورده بوديم و به خاطر از دست دادن جان بيگناهان غصه ميخورديم. اما هيچكس شگفتزده نشد. در واقع برخي متقاعد شده بودند اين حمله نشانه ديگري است از اين كه ما در مبارزه فكري عليه راه درخشان به راستي پيروز شدهايم. از همه خوشبينتر ماريانو كورنخو، رهبر مخزن انديشهساز ما بود كه پانزده دقيقه پس از انفجار خود را به ويرانههاي دفتر كارمان رساند. ماريانو كه چند مجتمع آن طرفتر زندگي ميكرد به محض شنيدن صداي انفجار ميدانست هدف چه كسي بوده است. او از من پرسيد «به چه مدرك ديگري نياز است كه نشان دهد راه درخشان عقبنشيني كرده است؟ استدلالهاي آنها ته كشيده است. آنها فقط ميتوانند با باروت اظهار وجود كنند. آنها ديگر نميدانند چه كار كنند.» ILD چهار سال پيش از اين با انتشار كتاب راه ديگر در پرو مبارزه علني را آغاز كرد و ماريانو به آن واقعيت اشاره ميكرد. همان طور كه عنوان كتاب نشان ميدهد چالشي فكري با تروريستها به راه انداخت. اين كتاب كه بر اساس كار ميداني مستحكم و دادههاي دقيق تهيه شد تصوير واقعيتري از فقر را در پرو به نمايش گذاشت و گزينه اثربخشتري براي درمان توسعهنيافتگي و بيعدالتي نسبت به آنچه تروريستها پيشنهاد كردند، مطرح ميكرد. چرا راه درخشان اين همه مواد منفجره براي نابودي اين مخزن انديشهساز مصرف كرد؟ راه درخشان خود را جنبش مائويستي توصيف ميكرد. برناردارونسون معاون وزير خارجه ايالات متحد در امور آمريكاي لاتين، آنها را «بي رحمترين و جانيترين گروه غيرنظاميميدانست كه تاكنون در نيمكره غربي سر برآوردهاند.» آرونسون، سندرو (بهمعناي راه)٢ را نسخه آمريكاي لاتين خمر سرخ كامبوج ميديد. او به مجلس نمايندگان ايالات متحد گفت: «آمريكاي لاتين خشونت و ترور بسيار ديده است اما هيچگاه شبيه سندرو نديده است و ترديد نكنيد اگر سندرو به قدرت برسد سومين نسلكشي اين قرن را خواهيم ديد.» به بيان ديگر، پرو در كنار آلمان نازي و پل پوت كامبوج وارد تاريخ خواهد شد. سندرو كه از سال 1980 شروع به فعاليت كرد حدود هشتاد هزار مخالف حكومت را در نبردي بسيج نمود كه بيش از بيستو پنج هزار نفر را به كشتن داد. به نظر كارلوس تاپيا كه يكي از كارشناسان زبده پرويي در زمينه خشونت است، اين گروه تروريستي مهمترين حزب سياسي ملت شده بود. بيترديد ويرانگرترين حزبي بود كه نظام قضايي پرو را با تهديد قضات و آزاد كردن زندانيان از زندان فلج نمود، بيش از 2ميليون پرويي را از خانههايشان جابهجا كرد و يكميليون ديگر را با تبعيد داوطلبانه فراري داد؛ تمام ساكنان روستاها و شهرها را به وحشت انداخته و افراد را زنده در برابر مردم اعدام و شكنجه كرده، پوست سرشان را ميكند و كنترل بخش اعظم مناطق كشت كوكائين پرو را در دست گرفت. سال 1984 بود كه متقاعد گشتم راه درخشان به عنوان يك گزينه سياسي، هرگز قابل حذف نيست مگر اينكه در ميدان انديشهها شكست بخورد. من همانند بسياري ديگر احساس ميكردم قدرت اصلي سندرو از گيرايي فكري آن براي محرومشدگان در نظام موجود و توانايي ايجاد آرمان سياسي براي رهبران طبيعي، حال چه در دانشگاهها يا حلبيآبادها، نشات ميگيرد. رهبر سندرو، ابيمال گازمن استاد پيشين فلسفه در دانشگاه هوا مانگا در منطقه كوهستاني آند در جنوب پرو بود. راهبرد وي هيچ جنبه اسرارآميزي نداشت؛ او خواهان زورگويي به مخالفان فكري بود تا وادار به سكوت شوند، اذهان مردم را به دست گيرد و آن طور كه متفكر ماركسيست فرانسوي جورج سورل (1847-1922) گفته بود استدلالِ انقلابي خلق كند كه «مصون از هر گونه تكذيب و اثبات اشتباه باشد.» بسياري از روشنفكران پرويي عليه خشونت به شكل عام سخن گفته، مطلب نوشته و در راهپيماييها با حمل شمع براي صلح و آرامش شركت كردند. اما عده كميجرات حمله علني به سندرو و يا ذكر نام آن را داشتند. در واقع نام «سندرو» چنان هراسي بر ميانگيخت كه فقط درگوشي ادا ميشد. اين موج گسترده به گازمن اجازه داد تا شكستناپذير به نظر رسد، مرد آلفا كه معدود روشنفكراني حاضر به سر و كله زدن با وي بودند. اين استاد جنايتكار با وادار كردن منتقدان خود به سكوت، فضاي شعارگونه كافي داشت تا «پيام انقلابي» خويش را به درون جامعه پرو عرضه دارد. براي اين كه به هم ميهنان خود ثابت كنم در پيشنهاد سندرو براي جامعهاي جديد هيچ معجزه يا برتري وجود ندارد، عنوان كتاب را «ال اوترو سندرو» يا راه ديگر انتخاب كردم. با اينكه كتابي صريح درباره توسعه و نه تروريسم نگاشته بودم متن آن را به گونهاي تهيه كردم تا با مبارزه مبتذل راه درخشان عليه ليبرالدموكراسي و سرمايه برخورد نمايد، پنبه استدلالهاي آن را يك به يك بزند و فرض آشكارا نادرست سندرو را براي هر كسي كه به خود زحمت ميداد تا از ميان خيابانهاي ليما گذر كند زير سوال ببريم. اين فرض كه پروييهاي فقير به طبقه اجتماعي تعلق دارند كه به طور طبيعي احساساتشان عليه بازارها و دموكراسي برانگيخته ميشود.
|
13 مارس 2009, 18:47 |
|
 |
shahraki
عضو: 14 فوریه 2009, 09:39 پست ها: 1056
|
هنگاميكه در 1987 راه ديگر در آمريكاي لاتين منتشر شد، موفقيت آن از اوج خيالپردازيهاي ما هم فراتر رفت. اين كتاب به پرفروشترين كتاب در پرو تبديل شد و به زودي درصدر فهرست كتب پرفروش در سراسر آمريكاي لاتين قرار گرفت. سردبيران محبوبترين روزنامه مصور پرو به نام اجو كوشش غيرمعمولي به خرج دادند براي اينكه يافتهها و استدلالهاي كتاب را قابل دسترس به كساني سازند كه فرصت يا رغبت اندكي به خواندن هر نوع كتابي دارند، آنها راه ديگر را در يك ويژهنامه شانزده صفحهاي خلاصه كرده و در سراسر كشور منتشر ساختند. روزنامهها و مجلات سراسر كشور گزارشهايي درباره كتاب منتشر ساختند؛ بسياري از استدلالهاي اصلي كتاب در آهنگهاي كوتاه راديويي يا در نمايشهاي تلويزيوني پخش شد و حتي در مجلات فكاهي مصور جايگاه ويژهاي يافت، اين كتاب همچنين درميادين عموميحلبيآبادها از شمال تا جنوب پرو به بحث گذاشته شد. به اين ترتيب پيام كتاب به اعماق ذهن مردم محروم مانده از جريان اصلي فعاليت اقتصادي رسيد. پيام راه ديگر آنچنان عالي به همه جا سير نمود كه گازمن در مقالات و سخنرانيهاي خود دايما به كتاب حمله ميكرد. الدياريو روزنامه رسميسندرو هشدار داد راه ديگر باعث فاصله گرفتن جوانان از فعاليتهاي تروريستي و كاهش نرخ استخدام نيرو شده است. گازمن شخصا نوشت «روشن است كه هدف راه ديگر، فريب دادن و گمراه كردن جامعه است... راه ديگر مستقيما جوانان را كه نيروي محرك جامعه هستند نشانه گرفته است و آنها را از مبارزه خلقي دور ميسازد.» سيصد هزار عضو فدراسيون رانندگان پرو تصميم خود را به پيروي از راه ديگر اعلام كردند. آن شب پس از انفجار بمب، ماريانو كورنخو متقاعد شده بود كه ILD رهبري فكري سندرو را كاملا محو و نابود كرده است. در 1992 راه ديگر و بحث درباره آن در پرو به حدي گسترش يافت كه مخاطبان آن از گازمن و حاميان وي به معناي واقعي كلمه به اندازهميليونها تجاوز نمود. كتاب به وضوح نشان داد كه پيشنهادهاي سندرو پاسخي به نيازهاي تهيدستان نميدهد؛ به نحوي كه دهها سازمان كمك به فقرا كه صدها هزار نفر عضو داشتند علنا اعلان كردند خود را متعهد به پيروي از راه ديگر ميدانند. بنابراين گازمن كه معمولا زحمت حمله به پژوهشگران و روشنفكران مخالف را به خود نميداد تصميم گرفت ILD را هدف اصلي غيرنظاميخود براي عمليات خشونتآميز قرار دهد. بدون ترديد آن حمله پياميبراي همه پروييها فرستاد كه حتي گازمن ميداند انديشههايش ورشكسته شدهاند. آن شب ماريانو و من پذيرفتيم كه چهره گازمن به تدريج از مدافع تهيدستان به فردي خونآشام تغيير يافته است، مردي اسلحه به دست كه افراد با انديشههاي پيشنهادي اثربخشتر از انديشههاي خود را به قتل ميرساند.
|
13 مارس 2009, 18:48 |
|
 |
|
افراد آنلاین |
کاربر حاضر در این تالار : - و 1 مهمان |
|
شما نمی توانید در این تالار موضوع جدید باز کنید شما نمی توانید در این تالار به موضوع ها پاسخ دهید شما نمی توانید در این تالار پست های خود را ویرایش کنید شما نمی توانید در این تالار پست های خود را حذف کنید شما نمی توانید در این تالار ضمیمه ارسال کنید
|
|